امروز اولین جلسه کلاس هلال احمر و کمک های اولیه برگزار میشه و بعد از سال ها سارینا بابایی و دختر خالش مهسا خانم میرن تا یه چیزایی فعلا یاد بگیرن.
الان منتظرم تا مهسا بیاد دنبالم؟تا بریم کلاس تا ببینیم چی میشه.
تو این 15 دقیقه گفتم یه مطلب بنویسم تا حس و حال قبل از رفتن به کلاس بمونه.
من دیگه باید نت رو خاموش کنم